پنج شنبه 92 فروردین 8 , ساعت 11:21 عصر
ای دل اسیر بند بلایای کیستی؟
از خود رمیده آهوی صحرای کیستی؟
چون هر دلی به زمزمه ای گوش می دهد
ایدل سپرده گوش به نجوای کیستی؟
در این حراج هر که به سودی دلش خوش است
ای دل تو در چه سود وبه سودای کیستی؟
هر جا دلی است بهر حبیبی چو می تپد
ایدل تو در ولا و تولای کیستی؟
با آنکه در نگاه عزیزی نشسته ای
ایدل تو مست و محو تماشای کیستی؟
از حسن روی دلبری مژگان حیرتی
آئینه دار قامت زیبای کیستی؟
شب زنده دار خسته شبهای انتظار
رویایی ترنم لالای کیستی؟
(نوری) تو یوسفی و خریدار تو عزیز
غافل اسیر زلف زلیخای کیستی؟
.
نوشته شده توسط نفس باد صبا | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ