تا کی در انتظار نشینم برای تو
ای جان خلق عالم و آدم فدای تو
جان پر بها شود اگر سازم نثار تو
چیزیم نیست تا که فشانم به پای تو
در مهد و کهل حضرت عیساست معجزه
ای من فدای غیبت حیرت فزای تو
تو حاضری و ماهمه غایب ز روی تو
ما را کجا لیاقت یکدم لقای تو
گم گشته بودم و مرا بردی به جمکران
دیدم به جمکران سُرّ من رای تو
کو چشم و گوش پاک که ببینیم و بشنویم
یک لحظه نور روی تو یکدم صدای تو
ای کاش قسمتم شود تا در حیات خویش
بوسم ز شوق خاک کف کفش پای تو
باشد زنور منبر تو در خیال من
بال فرشتگان بود جنس ردای تو
ای آرزوی انبیاء اندر ظهور تو
شادی خلق پرچم عالم گشای تو
شافی درد و شادی دلهای مومنین
در انتقام فاجعه کربلای تو
چون دولت کریمه قرآن به نام توست
اجرا شود عدالت حق با ندای تو
گفتی دعا کنید برای ظهور من
جانها تمام منتظر یک دعای تو
حبل متین خلق بسوی خدا تویی
چون توبه است هر نفسی در هوای تو
نوری دعا کند که ببیند جمال تو
یا جان دهد به راه خدا در ولای تو
لیست کل یادداشت های این وبلاگ