سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن سنگ لغزنده ای که گامهای دانشمندان بر آن استوار نمی ماند، آز است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 89 فروردین 3 , ساعت 2:48 عصر

چندی است که بی رویت ای یار پریشانم 
با این همه آزادی زندانی هجرانم
گر از ره بیت دل یک حلقه زنی بر در 
در پیش قدمهایت جان چیست که بفشانم
در هر نفسی بی تو کز سینه برآوردم 
از یک دم آن جانا صد بار پشیمانم
گل نیست در آغوشم با آنکه منم بلبل 
خون است که می ریزد از دیده به دامانم
از اهرمن حاسد شد خسته تن و جانم 
باز آی و مدد بنما با مهر سلیمانم
چون دانه بی آفت بر خاک نهادم سر 
شاید که برون آری سر سبز ز بستانم
من هیمه نیم کآتش سوزد تن و جانم را 
من شاخ تر و سبزم وز باغ و گلستانم
چندی است که بی رویت ای دلبر جانانم 
می سوزم و می سازم در آتش هجرانم
مدهوش تو بودم من بردند زمن دزدان 
هم سیم و زرم یکجا و هم کیسه و انبانم



لیست کل یادداشت های این وبلاگ